ارسال شده در بخش شهدای استهبان

 وصیت نامه شهید عزیز جواد راکعی

 یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.

 ای نفس قدسی، مطمئن (دل آرام به یاد خدا) امروز به‌سوی پروردگارت بازآی که تو خشنود از (نعمت‌های ابدی او) و او راضی از (اعمال نیک) توست، پس در زمره‌ی بندگان من درآی و در بهشت (رضوان) من داخل شو.

بارالها، تو را شکر می‌کنم که به من چنین سعادتی دادی تا بتوانم دین خود را به اسلام ادا کنم و به این کافران می‌گوییم که تا اسلام اینگونه جوان‌های فداکار دارد هرگز نخواهد گذاشت که اسلام از بین برود و از برادران می‌خواهم که تا می توانند به جبهه‌ها بروند که امروز روز امتحان است که اگر خدای نکرده جبهه‌ها خالی بشود روز قیامت جواب خدا و این ملت شهید داده را چه می دهید و امروز، روزی نیست که دست روی دست بگذاریم امروز روز یاری رساندن بــه حسین زمان خمینی بت شکن است و ما می گوییم که اگر در روز عاشورا نبودیم حسین جان تو را یاری دهیم امروز به نـدای«هَلْ مِنْ ناصِرُ» حسین^(ع) لبیـک می گوییم و تا آخرین قطره‌ی خونی که در بدن داریم در مقابل کافران می ایستیم و به یاری خدا تا فتح کربلا و قدس عزیز از پای نخواهیم نشست و از ملت شهیدپرور ایران می‌خواهم که گوش به فرمان امام عزیز باشید و امام را تنها نگذارید و وحدت خود را حفظ کنید که ان شاالله فتح نهایی نزدیک است و در آخر از پدر و مادر عزیزم می‌خواهم که اگر نتوانسته‌ام حقّ فرزندی را به‌جای آورم مرا حلال کنید و هیچ ناراحت من نباشید چون راهی رفتم که گریه و ناراحتی ندارد، چون راهی رفتم که حسین^(ع) رفت و از برادرانم می‌خواهم که الگوی جامعه و ادامه دهنده‌ی راهم  باشند و از خانواده ام و اقوام و خویشان و تمام آشنایان می‌خواهم که هر بدی از بنده‌ی حقیر دیده‌اند مرا حلال کنند.

والسلام   جواد راکعی  ۶۴/۱۱/۱۴