محمود حسینی
ارسال شده در بخش شهدای استهبان
اطلاعات شهید
نام پدر : اسداللهتاریخ تولد : ۱۳۴۱
تاریخ شهادت : ۶۷/۳/۲۳
محل شهادت : شلمچه
تحصیلات :فوق دیپلم
شغل : معلّم
وصیت نامه شهید عزیز محمود حسینی
بار خدایا بر محمّد(ص) و آل او درود فرست و ایمانم را به بالاترین درجهی ایمان رسان و یقینم را عالیترین درجهی یقین گردان و نیّتم را به نیکوترین نیّت منتهی ساز و کردارم را به بهترین کردار. بارالها، نیّت مرا به لطف خود خالص گردان و یقینم را به آنچه نزد تواست صحیح فرما و به قدرت کاملهی خود آنچه از اخلاق من تباه شده اصلاح کن و مرا از هدایت صالحی بهرهمند ساز که آن را با چیزی تبدیل نکنم و از راه حقی که از آن سرنپیچم و از نیت والایی که در آن شک نکنم و تا وقتی عمرم در طاعت تو می گذرد مرا زندگی بخش، اما وقتی عمرم چراگاه ابلیس گردد پیش از آن که خشمت مرا فرا گیرد نزد خود ببر. به برکت صلوات بر محمّد و آل محمّد.
خداوندا، ناتوانم از اینکـه تو را نسبـت به ایـن همه فضـل و احسانی که در حقّم عطا فرمودی سپاس گـویم؛ زیـرا لیاقـت و شایستگی نداشتم در جوار مجاهدان فداکار اسلام باشم ولی تو این موهبت عظیم را به من دادی با اینکه خودم اعتراف دارم که هیچگاه شرافت چنین نعمتی را نداشتم و تو با این عطاهای بزرگت، خودت را به من شناساندی و از این راه مرا به کمال رسانیدی.
خداوندا، اگرنه این بود که ناامیدانِ از رحمتت به عذاب سختی گرفتار خواهند شد، هیچ گاه درخواست نمی نمودم که مرا ببخشی زیرا بر نفس و جان خود ظلم نمودم و در ایّام عمر خویش جز نافرمانی از دستورات عالیهات و اساعهی ادب در محضر مقدّست کاری نکردم، اما تو خودت فرمودی من بندهی گنهکار توّاب را دوست دارم و کسی که از گذشتههای خود نادم شود او را می بخشم. من هم به این امید کرم و بزرگواریت با روی سیاه از درگاهت مسئلت می نمایم که از گـناهانم درگـذری و مرا توفیق دهـی تا در ایـن سرزمینهای مقدّس جزءِ رزم آوران الهی باشم و از این راه دیگر دنیا برایم محبوبی نباشد که از تو دور شوم و فاصلهام زیادتر شود.
خداوندا، تو را شکر می گویم که برای نجات ما از تاریکیهای جهل و نادانی و رهنمون بهسوی نور و روشنایی، بزرگ پیامبران و امامان معصومی فرستادی که با الهام از فرامین مقدّست ما را تهذیب و تصفیهی نفس نمایند که دررأس آنها خاتم انبیا محمّد مصطفی(ص) است، که رحمت و برکات تو بر او باد که در راه تربیت ما انسانها از هیچ کوششی دریغ نفرمود و آنقدر نزد تو گرامی است که به واسطهی درود فرستادن به او نمازهای ما را مقبول خود می گردانی و خداوندا از تو می خواهم ما را شکرگزار واقعی این نعمات بزرگ آسمانی قرار دهی.
خداوندا، تو از اینکه ] از آنجا که[ بندگـانت را دوست می داری و می خـواهی که آنها به سویـت آیند، رهبـرانی می فرستی و در این زمـان مردی با عـزم راسخ فرستادی تا ما را از نهایت ذلّت به اوج عزّت رساند، سپاس و ستایش می گوییم و از تو می خواهیم تا او را عمری طولانی عطا فرمودی]فرمایی[ تا این انقلاب اسلامی با سرفرازی تقدیم مهدی آل محمّد(ص) گرداند.
و اما ای دوستان و آشنایان هدف از جبهه رفتن حقیر به شرح زیر است؛ حقیر از اینکه شهادت به وحدانیت خدا می دهم و می گویم با تمام وجودم «اَشهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلا الله وَ اَشْهَدُ اَنَ مُحَمَداً رَسولَ الله وَ اَشْهَدُ اَنَ عَلیاً وَلِیُ الله.» بر خود واجب و لازم دانستم تا در این زمان که اسلام عزیز در معرض حملهی ملحدان قرار گرفته است به فرمان قرآن کریم از زبان گویای امام امت لبیک گویم و تا سر حدّ توان تلاش نمایم و مطمئن هستم که این راه، راهی است که خداوند متعال جهت آزمایش بندگان مؤمن خود تعیین فرموده است و راهی است که او پسندیده است. پس این راه را من می روم و راضی هستم به آنچه که رضایت خداوند متعال در آن است واین جان ناقابل که امانت اوست را به خودش واگذار می نمایم و در این راه عاشق جانبازی هستم و عدهای از افراد دنیا پرست خیال نکنند که حقیر به امید کسب موفقیّت ظاهـری می روم زیـرا دنیا سرای فانی است و هر کـس برای اهداف زودگـذر تلاش نماید خود را در وادی خسران و زیان سوق داده است.
و اما کسانی که پیرو حسین بن علی(ع) هستید و مهیا شدهاید چرا ندای او را لبیک نمی گویید؛ مگرحضرت حسین بن علی(ع) اولین پاسدار اسلام نبود و آیا به ما فرمان نداده است که با ظلم نسازیم. حسین(ع) در برابر ظالمان ایستاد ما هم باید بایستیم. حسین(ع) دست ذلّت به یزیدیان نداد و ما هم نباید بدهـیم، حسین(ع) با صدام زمانش سازش نکـرد و ما هم نباید سازش کنیم. حسین(ع) از خون خـود و جوانانش و اصحاب و خویشان گذشت و ما هم برای ادامـهی راه خونین حسین(ع)، چنـانچه صادقانه پیرو آن بزرگوار هستیم می بایست از خون خود و عزیزا نمان سرمایه گذاری کنیم و زیر لوای حسین(ع) که امروز به دست روح الله بر افراشته شده است به مبارزه و پیکار با فتنه گران ادامه دهیم که ان شاالله پیروز خواهیم شد.
ای کسانی که ادعای مسلمان بودن دارید و هنوز از بذل جان و مال در راه مقدّس اسلام واهمه دارید، تا غضب خداوند متعال شما را فرا نگرفته است از گذشتههای خود نزد خداوند مهربان توبه نمایید و با شهامت و شجاعت به میدانهای عرصهی جدال با کافران به پا خیزید و شرافت دو جهان را برای خود و کشور اسلامیتان کسب نمایید.
و سخن دیگر با همکاران عزیز و معلّمین محترم است که سعی نمایند به خاطر جلب رضای حق سخن آنها توام با عمل باشد تا در قلب نورانی فرزندان اسلام اثر مطلوب نماید و با رعایت اخلاق و رفتار اسلامی زندگی دانش آموزان عزیز را مهیا نمایند تا با بینش وسیعتر آیندهی کشورمان را تأمین نمایند و با تلاش و کوشش خودتان در راه پرورش استعدادهای انسانی آنها سعی نمایید و اهداف امام امت و حماسههای شهدای اسلام را به آنها گوشزد نمایید تا موجب رستگاری خودتان در سرای باقی شود.
در پایان از کلیهی دوستان و آشنایان محترمی که در طول زندگی از حقیر سوءِ ادبی مشاهده نمودهاند می خواهم که مرا به خاطر رضایت خداوند متعال عفو نمایند تا خداوند هم به آنها اجری عظیم عنایت فرماید و متقابلاً حقیر هم برای کلیهی آنان از قادر متعال توفیق و موفقیّت در زندگی دو جهان برایشان خواستارم و در ضمن اگر کسی چیزی از حقیر طلب کار است وبه علت فرامـوشی نتوانستم بپـردازم ازمنزلمان بگـیرد.
درخاتـمه یکبار دیگر شمـا را بـه اطـاعـت از رهـنمودهـای امام امّـت فرا می خوانم و از شما امّت بزرگـوار می خواهم تا درمواقع استجابت دعا عمر طولانی او را از خدا بخواهید.
و اما خانوادهی گرامی، همانطور که می دانید بر همهی مسلمانان واجب است کـه از اسلام دفاع نمایند حقیر بر خود لازم دانستم که این کار را انجام دهم و جای هیچ گونه نگرانی هم نیست. از شما می خواهم که چنانچه عمرم در این راه به پایان رسید مرا عفو نمایید زیرا در مدت عمرم نتوانستم آن طوری که باید برای شما وظیفهام را انجام دهم و شما هم به خاطر خدا مرا عفو نمایید تا با گناه کمتری در نزد خداوند حاضر شوم.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
محمود حسینی ۱۳۶۷/۳/۲۰
Tags: استهبان شهدای استهبان شهدای فارس شهید شهید محمود حسینی شهیدان استهبان شهیدان فارس محمود حسینی
بازتاب از سایت