سیّد حسن حقیر السادات
سیّد حسن حقیر السادات

سیّد حسن حقیر السادات

مدیر سایت . نوشته شده در شهدای استهبان 3271 بدون نظر

ارسال شده در بخش شهدای استهبان

اطلاعات شهید

نام پدر :سیّد حبیب

تاریخ تولد : ۱۳۴۷

تاریخ شهادت : ۶۶/۷/۱۵

محل شهادت : شلمچه

تحصیلات :پنجم ابتدایی

شغل : کارگر

       وصیت نامه شهید عزیز سیّد حسن حقیر السادات

اینجانب سیّدحسن حقیرالسادات در اصطهبانات در سال ۴۷ در خانواده‌ای مذهبی متولّد شدم دارای ۴ برادر و ۲ خواهر هستم. در سال ۱۳۶۴ پدرم از دنیا رحلت کرد و در یک منزل کوچک عـده‌ی زیادی زندگی می کردیم. خودم کارگری می کردم و مخارج منزل را می دادم. با علاقه‌ای که به سربازی داشتم هر روز به ژاندارمری می رفتم به من می گفتند که چقدرساده هست که هنوز موقع سربازی نیامده است خودش می خواهد به خدمت حاضر کند. دو ماه به شروع خدمت سربازی مانده بود دفترچه‌ی حاضر به خدمت گرفتم و به سربازی رفتم. دوره‌ی آموزشی در شیراز گذراندم و بعد در نانوایی بودم،  گاه گاهی سری به مادرم و دو برادر کوچکم می زدم تا دلتنگ نشوند، بعد من  را به اهواز انتقال دادند، در اهواز در بهداری خدمت می کردم و تا آن‌جا که توانستم زیر بار آمریکا و صدام نرفتم و در سنگر، جوانمردانه ایستادم.من هر سال چون علاقه به زیارت امام رضا(ع) داشتم با هیئت عزاداری از اصطهبانات به زیارت حضرت امام رضا(ع) می رفتم، دلم برای امام رضا به تنگ آمده بود در سنگر گریه می کردم و خواب رفتم امام رضا(ع) به خوابم آمد و گفت؛ که سیّد هیچ ناراحت نباش چون دل تو همیشه با ما هست ما تو را فراموش نمی کنیم. من این وصیت را نوشتم و از تمام قومان و دوستان خداحافظی و حلال بودی می طلبم. خواهشمند است که برای من گریه نکنید چون که با عشق و علاقه‌ای که به امام زمان(عج) داشتم و سرباز او بودم به فیض شهادت رسیدم امیدوارم که ان شاالله ایران ما پیروز شود و شرّ صدام و آمریکا از سر این کشور کم شود. خداوند طول عمر و سلامتی به این رهبر بزرگ عطا کند و او را به سلامت بدارد. از تمام مردم شهرستان استهبان خواهشمندم نماز جمعه را فراموش نکنید که امروز این نماز جمعه است که مشت محکمی بر دهان تمام دشمنان می زند.

سیّد حسن حقیر السادات

دیدگاهتان را بنویسید