صنایع دستی و هنرهای بومی
هنرهای بومی و حرفه های این سرزمین فراوانند به طوری که هر کدام شرح مفصلی می طلبد تا با تمام خصوصیاتشان معرفی گردند. ما در اینجا خلاصه ای چند ازآن را ذکر میکنیم .
صنایع محلی شهرستان اعم از آنچه در گذشته بوده و آنچه هنوز هم بصورت کم و بیش وجود دارد شامل ملکی دوزی ، رُواردوزی ، مشکو دوزی ، شیوه بری، گیره بافی ، کلاه بافی ، قالی بافی ، کرباس بافی ( جلائی ) ، پالان دوزی ، نمد مالی ، صابون پزی ، جوغن تراشی ، سنگ تراشی ، بَنزَنی و لحیم کاری ، مسگری ، آهنگری (چیلانگری) ، شیشه گری ، سفالسازی ، سرامیک و کاشی سازی و چرمسازی ( دباغی ) هستند .
“مَلکی ” همچنانکه قبلا” گفته شد نوعی کفش محلی شهرستان است . قسمت های مهم این کفش عبارتند از ” شیوه ” ، ” کمری ” ، “رُوار” ، “پاشنه ” و ” بَغَلَک ” . شیوه یا تخت کفش در گذشته از پارچه های مندرس که در کنار هم قرار می دادند و به طرز مخصوصی می دوختند تهیه می شد اما امروزه ملکی دوزان استهبان شیوه ملکی را از تخته لاستیکهای ماشین سبک مانند طایر پیکان می سازند .
کمری دو تکه چرم باریک و بلند است که شیوه را به روار وصل میکند . روار پوشش روی کفش است که توسط زنان شهرستان از نخ پنبه ای با سوزن مخصوص این کار بافته می شود . برای استحکام روار و قدرت بخشیدن به آن گاه در ملکی از تکه روار دیگری نیز استفاده می شود که به آن ” پیش نقاب ” می گویند . پیش نقاب در قسمت جلو ملکی و روی روا ر قرار می گیرد.
برای تزئین ، شکل ظاهری ملکی روار دوزان پیش نقاب را با اشکال هندسی چون لوزی و هشت گوش نقش می دهند . اینکار با تغییر شکل در بافت گره های روار انجام می گیرد .
برای تزئین شکل ظاهری ملکی روار دوزان پیش نقاب را با اشکال هندسی چون لوزی و هشت گوش نقش می دهند . اینکار با تغییر شکل در بافت گره های روار انجام می گیرد .
بغلک دو تکه چرم کوچک مثلثی شکل اند که در پشت کفش در کنار پاشنه قرار می گیرد و و رار و پاشنه را به هم وصل می کند . پاشنه کفش نیز تکه چرمی در پشت کفش است که روار و کمری و بغلک را به هم وصل می کند و اغلب جهت زیبایی کفش رنگ دیگری دارد ، تلافی رنگ سیاه شیوه ملکی و رنگ سفید روار ، پیش نقاب ، کمری و نخ دوخت آن با رنگ سرخ پاشنه زیابئی خاصی به این محصول محلی داده است .
هنر “مشکو دوزی” با توجه به نیاز منطقه هنوز رایج است . انجیر داران این شهرستان در فصول برداشت محصول انجیر بیش از دوماه را در کوهستانهای اطراف آن بسر میبرند و در این مدت آب مصرفی خود را در این مشکها نگهداری می کنند .
در گذشته مشک های آب را از پوست گوسفندان می دوختند امام امروزه لاستیکهای تیوپ ماشینهای سنگین و سبک ، ماده اولیه این صنعت بومی را تشکیل می دهند ،در صنایع سنتی ملکی دوزی و مشکو دوزی استهبان آنچه جالب است پیوندی است که از لحاظ مواد اولیه صنایع امروزی با استفاده از تولیدات نفتی مانند لاستیک و جیر برقرار کرده اند . امروز هنر ” گیره بافی ” در استهبان به فراموشی رفته است . گیره سبد مخصوصی است که از ترکه های نازک درختان بافته شده و دایره ای شکل وکوچک است .
این سبد گاه نیز به صورت چهار گوش ، بلند و جادار درست می شود که می تواند تا بیش از پنجاه کیلو گنجایش داشته باشد . به این سبدهای بزرگ چهار گوش در زبان محلی ” لوده ” می گویند . در استهبان برای جمع آوری انجیر ، گیره ظرف سبک و قابل حملی است که در عین نقل و انتقال سریع مقدار قابل توجهی انجیر را در خود جا می دهد .
“کرباس” از پارچه های معروف شهر بوده و بیشتر در بازار محلی به فروش می رفته است ، این پارچه توسط کرباس بافان شهرستان بافته می شده است امام مدتهاست که بواسطه ورود پارچه های متعدد داخلی و خارجی به بازار شهرستان بافت آن کاملا” کنار گذاشته شده و دیگر از کرباس و کرباس بافان و کارگاههایشان در شهر خبری نیست.
“سنگ تراشی” همواره از هنرهای ایرانیان بوده به گونه ای که در جای جای این سرزمین دست مایه هائی از این هنر باستانی یافت می شود . استهبان به نوبه خود از این هنر بهره برده است و اکنون نیز یادگاری از این هنر باستانی دارد . ” جوغن تراشی ” هنر سنگ و سلیقه است که مرد صنعتکار را می طلبد تا مدام ضربه های پتکش را فرود آورد و از ” سختی ، نرمی و شکل پذیری ” را طلبد .
جوغن هاون سنگی بزرگی است که در هر خانه این شهرستان یافت می شود . در این هاون مواد با کوبه بزرگ چوبی که دسته نام دارد کوبیده و نرم می شود . هاون سنگی و دسته اش برای سائیدن کشک خشک ، کوبیدن و نرم کردن گوشت ، لپه کردن نخود و مواردی از این گونه استفاده می شود .
در استهبان گرچه صنعت بومی شیشه گری و چرمسازی نیز همچون کلاه و کرباس بافی به سرنوشتی اندوهبار دچار شده اند اما صنایعی چون لحیم کاری ، مسگری ، آهنگری و سرامیک و سفالسازی کما بیش وجود دارد .
هنرمندان صنایع بومی استهبان
*مرحوم آقا حسین علی بابا ، استاد ملکی دوزی با شیوه نازک
*مرحوم میرزا قاسم استاد ملکی دوزی با شیوه کلفت (جهت کارهای سنگین )
*مرحوم اسکندر ، استاد تهیه شیوه های پارچه ای
*مرحوم پنجه علی ، استاد در دباغی پوست و تهیه مشکهای آب
*مرحوم مشهدی حسین ، استاد گیره باف و تهیه کننده لوازم دیگر در صنعت سبد بافی
*مرحوم مشهدی غلامعلی گیره باف
*مرحوم مشهدی رجبعلی کرباس باف
*مرحوم مشهدی محمد حسن نمد مال
*مرحوم کربلائی حبیب نمد مال
*مرحوم کربلائی غلام صابون پز
*مرحوم حاجی بابا صابون پز
مرحوم ملا احمد سنگ تراش
*مرحوم حاجی احمد سنگ تراش
*مرحوم میرزا علی بند زن( لحیم کار )
*مرحوم میرزا اسدالله لحیم کار
*مرحوم مشهدی فتح الله مسگر
*مرحوم مشهدی محمد ابراهیم آهنگر ( چیلانگر)
*مرحوم مشهدی حسین آهنگر ( چیلانگر )
*مرحوم مشهدی فتح الله شیشه گر
*مرحوم استاد میرزا احمد سفالساز
مرحوم استاد میرزا علی اکبر سفالساز
مرحوم مشهدی رضا خان کاشی ساز معروف به خبیرالصنایع که در عصر رضا شاه شهرت بسزائی پیدا کرد . او در تهیه ظروف سررامیک بسیار ماهر بود چندانکه مصنوعات وی در مرکز کشور به فروش می رفت.
نظرات (3)
فهیمه
| #
با سلام.درکدام قسمت استهبان صنایع دستی و هاون سنگی بیشتر توضیع میشد،؟
پاسخ
مدیر سایت
| #
با سلام
در زمان قدیم بیشتردر بافت شمالی شهر که جز بافت قدیم شهر هم محسوب می شود توسط استادان ماهر سنگ تراش انجام میشده ولی صنایع دستی در اکثر خانه های شهر بصورت خودجوش انجام می شده و سپس فردی بعنوان واسطه آونها رو از درب خونه ها جمع آوری میکرده یا بعضا به بازار می رفتن و صنعت دست خودشون رو با کالای مورد نیازشون تعویض میکردن
پاسخ
سوله سبک بیستون
| #
بی نظیر بود
پاسخ